نی نی دار شدن خاله مریم و شروع ماه محرم
سلام سلام صد تا سلام عشقم نی نی خاله مریم بالاخره دنیا اومد، درست اول ماه محرم خاله مریم خیلی خیلی سخت زایمان کرد و خودش و بچه اش را خدا حفظ کرد، الهی بمیرم از ساعت چهار صبح تا 4:30 بعدازظهر یه ریز درد داشته،ساعت 4 بود که من از مدرسه اومدم خونه و خیلی نگران خاله و پسرش بودم و کلی گریه کردم. تو گفتی مامانی گریه نکن،خاله مریم رفته بیمارستان،خوب میشه و میاد... وقتی خاله و نی نی اومدند خونه،نی نی که خیلی خسته راه بود و بدتر اون خاله مریم بود... بازم خدا را شکر که به خیر گذشت هرچند بعد از گذشت ده روز،بازم خوب نمیتونه به قند عسلش شیر بده... شما در ظاهر هیچ واکنشی نشون نمیدی،البته امیرمحمد جون واست تفنگ و بی سیم و آدم آهنی(به قول خود...
نویسنده :
ماماني و بابايي
18:31